عزت نفس، یکپارچگی شخصیت

اگر شخصیت انسان را مانند یگ سقف یکپارچه مانند سقف یک خانه در نظر بگیریم در صورتیکه این سقف مشکلی در ساختار داشته باشد مطموناً عواقب جبران ناپذیری را در بر خواهد داشت چه بسا که به مرور زمان شروع به ریزش کند.این یکپارچگی شخصیت یعنی: رفتارهای ما در راستای ارزشها و باورهایمان باشد و هرچه فاصله عقاید و باورهای ما با رفتارمان و افداماتمان زیاد باشد عزت نفس ما دچار تزلزل و سقوط می‌شود ودرنعایت به جایی می‌رسد که دیگردیگر صداقت و احترام به خود را فراموش کرده و به خود اطمینان نخواهیم داشت.
درواقع زمانیکه شما 6 مورد ذکرشده در مورد ایجاد عزت نفس را در خود پرورش دهید و آنها را عملی سازید دارای یکپارچگی سخصیتی خواهید شد و توانایی با محیط اجتماعی خود را پیدا خواهید کرد، به راحتی دیگران زا درک می‌کنید و بدون تردید اشتباهات خود را ابراز می‌کنید، شنونده خوبی خواهید بود و به نظرات دیگران و صحبتهای آنها خوب و با حوصله گوش می‌دهید، و این را می دانید که هم شما و هم دیگران نیازی ندارید که حتماً با دیدگاه‌های یکریگر موافق باشیدو هرکدام می‌تواند استقلال عمل داشته و نسبت به تمام موضوعات زندگی صراحت عمل داشته باشد.به تخسلات و خلاقیت های سالم خود و دیگران بها می‌دهید و در مورد آنها صحبت می‌کنیدو همینیور در مسایل مختلف اطلاعات خود را به روز  می کنید و همیشه مشتاق یادگیری هستیدو سعی دارید که زندگی با کیفیت تری را تجربه کنید.در کارهایتان منظم تر عمل می‌کنید،نسبت به زندگی خود تعهد دارید و اگر اشتباهی از شما سرزند خود را انتقاد و سرزنش نمی کنیدو همینطور دیگران را مقصر ندانسته و از آنها شکوه و شکایت نمی کنیدو در سختی ها بهترین برداشت را خواهید داشت و به دنبال کسب تجربه از آن هستید.در پایان نگرش مثبتی خواهید داشت و به احساسات خود تسلط و کنترل بیشتری خواهید داشتو در نهایت صاحب شخصیت جذاب و کاریزمایی خواهید شد.
 

عزت نفی، هدفمندی

عزت نفس، هدفمندی

ما در زندگی دارای اهداف مختلفی هستیم که برای رسیدن به آنها که بعضاً کوچک یا بزرگ هستند و بعضی زود دست یافتنی و بعضی مستلزم زمان بیشتر در کنار تلاش بیشتربرای محقق شدن.و اینکه ما در جریان رسیدن به این ها در مسیر زندگی تلاش می‌کنیم یعنی زندگی هدفمندی داریم . در واقع بسان رودخانه ای در جریان رسیدن به هدف خود  حرکت کرده و در این مسیر با توحه به شور و اشتیاق مان برای رسیدن موانع و پستی و بلندی ها را پیموده  و آن را به سرانجام می رسانیم .
برای داشتن یک زندگی هدفمند و موفق به موارد زیر توجه کنید:

عزت نفس، جرإ إت مندی

عزت نفس، جرإت مندی

جرإت مندی چیست؟ چه کمکی به ما می‌کند؟! 

جرإ ت مندی یکی از مهارتهای اصلی زندگی است که در داشتن تعامل موثر با دیگران تإ ثیر بسزایی دارد.  فرد جرإت مند از سلامت جسمی و روانی بالاتری برهوردار است که به مثابه آن در زندگی موفقیت های بیشتری را نیز کسب میکند.
فرد جرإ تمند در روابط با دیگران در حین اینکه به آنها احترام می گذارد توانایی ای را دارد که به درخواستهای نا یجا دیگران 
<نه > بگوید و همینطور در هنگام دفاع از حقوق خود به حقوق دیگران تجاوز نمی کند و به آنها هم اجازه  این کار را در مورد خودش نمی دهد، همه جا و در همه زمینه ها اعتدال را رعایت می کند. البته جرإت مندی پرخاشگری وگستاخی نیست بلکه راهی معتد ل در احقا ق حقو ق  خود است.چرا که فرد پرخاشگر حق  خود را با پایمال کردن حق دیگران مطا لبه  میکند و تز راه های غیر متعارف پرخاشگری کلامی و یا درگیری جسمانی مطالبه می کند اما یک فرد جرإ ت مند از طریق گفتگویی سالم و رفتاری متواضعانه  و محترمانه مشکل خود را حل و فصل می نماید؛ البته اشتباه تشود که فرد جر إ ت مند آدم منفعل نیست !! چون فرد منفعل در اکثر موارد پذیرای درخواست همه هست وبا هر کار و هر چیزی موافقت می کند در صورتیکه از درون ناراحت و آزرده است و با اینکه توان ییان جر إ تمندی دارد اما حرف خور را نزده یا پس میگیرد و مدام در حال معذرت خواهی از دیگران است و این  تنها به خاطر اینکه دیگری را ناراحت تکند یا دوستی اش بهم نخورد یا ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن است.

عزت نفس، مسوولیت پذیری

برای داشتن عزت نفس بالا سومین موضوع که باید مورد توجه قرار گیرد مسوولیت پذیری است.

مسووایت پذیری

 

 

​​​مسوولیت پذیری یعنی متعهد بودن درقبال کاری که به عهده گرفته ایم که آن را انجام دهیم.در حین اینکه در این مسیر با دریت و عقل و منطق خود جوانب کار را در نظر کرفته و برحسب نوان و نیروی موحود و درکنال شفقت و همدلی با دیگران آنرا در نهایت سعی خود به بهترین شکل ممکن که در نوانمان است انجام می‌دهیمو نسبت به همه نیازها پاسخگو خواهیم یود.

داهکار برای تفزبیش مسوولیت پذیری

1_از اشتباهات خود درس بگیرید

زمانیکه در کاری اشتباه کرده اید از آن  نترسید بلکه با بررسی دقیق و سنجش عوامل شکست اشتباه خود را پذیرا و ببینید از ان چه یاد گرفتید و چه کاری بهتر بود می‌کردید، مسلماً  این موضوع موجب شد که دانش شما در این زمینه بیشتر شده و در اقدامات بعدی بهتر عمل کنید.

2_برای زندگیتان برنامه ریزی کنید

یک لیست ار کارها، هدفها، وبرنامه هایتان تهیه کنید و برای هر کدام یک برنامه ریزی جداگانه داشته باشید.
اهدافتان را به گامهای کوچکتری تقسیم کنید مثلاً : اهداف یک روزه، یک هفته، یک ماه و یک ساله و در نهایت مدتهای طولانی ترو برای رسدن به آنها تلاش کنید و کارهایتان را همسو با هدفتان پیش ببرید.

3_حس قدرت خود را افزایش دهید

حس قدرت یعنی قرد با توجه به انتخابهای خود و منابع موجود تصمیم می گیرد چه مسوولیت هایی را پذیرا و آن را به درستی انجام دهد و در مواجهه لا مشکلات نیز با در نظر گرفتن قابلیت های خود اقدام به عمل می‌نماید.

4_ثابت قدم و متعهد باشید 

هر چه در کارها مصمم و ثابت قدم باشید زودتر به هدف می رسید، زمانیکه کاری را به طور منظم و دقیق انجام می دهید نسبت به آن انگیزه بیشتری پیدا می‌کنید و در حین کار منابع بیشتری سر راه شما قرا ر می‌گیرد و همین شور و اشتیاق شما را برای انجام آن کار بیشتر می کند.

5_به دیگران هم در رسیدن به اهدافشان کمک کنید

زمانیکه به دیگران محبت و کمک می کنید و آنچه خود بلد هستید را به آنه یاد میدهید تا آنها نیز زودتر به هدفشان برسند مثل  همین برنامه ریزی، خود نیز از این کار احساس خوبی پیدا می کنید وحس قدرت شما نیز تقویت می شود.

6_یک کار یا یک مهارت جدید بیاموزید

همه افراد در زندگی یه دنبال کارهایی می روند که ار انجام دادن آن لذت می برند، شما نیز می توانید کاری را که به آن علاقمند هستید یا کاری را که مدتها در فکر یادگیری آن بودید ولی آن را به تعویق انداختید را انجام و به پایان برسانیدو از اینکه آن را به سرانجام رسانده اید احساس شادی و سرور کنید.
 

 

عزت نفس، آگا ها نه زیستن

آگاهانه زیستن

آکاهی مهمترین ابزار بقا برای انسان است، مسلماً کسی که از زندگی و محییط اطراف خود آگاهی داشته باشد می‌تواند بهتر زندکی کند.منظور از آکاهی یعنی توجّه به موقعیت‌های موجود در زندگی، یعنی بر اساس آتچه می‌بینیم، عمل کنیم.
زندکی آکاهانه داشتم یعنی: توجه داشتن به همه آن چیزهایی که روی اعمال، ارزشها و هدفهای من اثر میگذاردو من به عنوان یک انسان ارزشمند لایق زندگی خوب هستم و به واقعیت‌ها و نشانه ‌های اطرافم آگاه هستم و آنها را بررسی می‌کنم.
ویژگی زندگی آگاهانه 

1_داشتن ذهنی پویا و فعال به جای ذهن منفعل

یعنی ما در زندگی خود تصمیم گیرنده و انتخاب کننده باشیم،به جای اینکه همراه با جریان زندگی پیش برویم.و مسوولیت تمام موفقیت ها وشکست های خود را می پذیریم و دمینطور در کارها از مشورت دیگران کمک می گیرند ولی در نهایت خود تصمیم گیرنده هستند.

2_توجّه به لحظه حال

در زمان حال زندگی کنید، یعنی اگر مشغول انجام کاری هستید حواس و توجه شما معطوف همان کار باشدوبه طور  مثال اگر مشغول نوشیدن چای هستید فکر و ذهن شما به ان باشد وامام طعم و مزه آن را احساس کنید و از نوشیرن ان لذت ببرید و این کار را برای همه فعالیت ها و احظه های زندگی تجربه کنید.
3_هماهنگی رفتار و اهداف

زمانیکه شما برای خود هدفی تعیین می‌کنید اما رفتارهایی انجام می دهید که در مسیر رساندن شما به آن نیست مسلماً از آن هدف دور می‌شویداما زمانیکه  به هدف و رفتار خود آگاه باشید بسیار سریعتر از آنچه که فکر می‌کنید به هدفتان می‌رسید.

4_پذیرای یادگیری دانش جدید باشید

فردی که زندگی آگاهانه دارد  مدام یه دنبال یادگیری دانش ومهارت و از همه مهمتر باورهای مثبت جدید است، یعنی این فرد به  دنیال ارتقا سطح اطلاعات و آگاهی و عملکردهای خود است.

عزت نفس، خود پذیری نا مشروط

عزت نفس یا خود باوری، نحوه  ا رزش گذاری ودرک خودمان بر اساس اعتقادات و باورهایما ن می‌باشد.
وقتی عزت نفس ما سالم باشد به طور حتم ما احساسات مثبتی داریم و با چالشهای زندگی بهتر و موثرتر برخورد می‌کنیم؛ همیمطور عزت نفس پایین هم برتمام جنبه‌های زندگی ما اعم از روابط، شغل و حتی سلامتی تإثیر دارد.
رمانیکه شخصی خودش را بی قید وشرط قبول دارد دیگر درگیر افکار منفی <نمی‌توانم>، <انرژی ‌اش را ندارم>، <من به انداره کافی خوب نیستم>نیست و به جای اینها خود را باتمام ویژگیهایی که دارد می‌پذیرد و وضایف خود را به درستی و خوبی انجام می‌دهد.
این شخص میداند که خداوند او را به تمام موجودات و آفریده های این دنیا برتری داره و اورا اشرف مخلوقات خود هوانده ، او کسی است که نور خدا دراو دمیده شده تا مانند پروردگار قدرت خلق کنندگی داشته باشد او قدرت نطق و انتخاب دارد.
زمانیکه به طور دقیق به چرایی وجود خودت فکر می‌کنی و درمی‌یابی که چقدر عظمت در وجود تو نهفته است  و خداوند تو را چقدر شایسته داشته آیا خودت نیز خود را با تمام وجود همانگونه  آفریده شده‌ای دوست داری؟ خود را شایسته می‌دانی؟ در نظر خداوند هیچکدام ما انسانها فرقی با دیگری ندارد حتی اگر از نظر ما یکی سالم جسمی و دیگری ناسالم جسمی باشد.او همه را چنین شکوهمند آفریده و همه را شایسته بهترینها دانسته است .
حال سوال اینست تو خودت را چگونه ارزیابی می‌کنی؟ چقدر خودت را بی قید وشرط دوست داری ومیپذیری؟!
وقتی خودباوری سالم وجود داشته باشدفرد اعتماد بنفس خوبی هم دارد، امّا چطور این خودباوری و همراه آن اعتماد بنفس  را در خود تقویت کنیم؟
در موادر زیر به این موضوع اشاره خواهم کرد البته این موارد در افراد مختلف ار نظر ویژگی‌ها و خصوصیات رفتاری متفاوت است.
1_از مقایسه خود با دیگران دست بردارید
مسلماً تمامی افراددر سطوح مختلف با هم فرق دارند، زمانیکه خود را با دیگران مقایسه می‌کنید بیشتر<جسادت> را تجربه می‌کنیدو درک این احساس باعث می‌شود شما بیشتر احساس کمبود نسبت به خود داشته باشید و این عزت نفس و اعتماد به نفس شما را پایین می‌آورد،در صورتیکه در این چرخه گرفتارشده اید یه خود یادآور شوید که هر کس مشغول زندگی خودش است و زندگی رقابت نیست؛
2_با خودتان مهربان باسید
زمانی که کار اشتباهی می‌کنید رست از سرزنش خود بردارید و به خود بگویید هر کس اشتباه می‌کندو به جای اینکه لفظ <من احمقم> یا<من همه چیز را خراب کردم > یا <من دست وپا چلفنی ام> را بکار ببرید اشتباه خود را بپذیرید وصعی کنید در صدد برطرف کردن اشتباه ار راه درست برآیید.
3_از بدنتان مراقبت کنید
زمانیکه به بدن و سلامت خود اهمیتت می‌دهیدیه طور حتم حس خوبی نسبت به خود پیدا می‌کنید و همینطور فعالیت بدنی مداوم در کنار خواب کافی و تغذیه مناسب و سالم به شما احساس اطمینان بیشتری نسبت به خودتان می‌دهد.
4_افکار منفی خود را به چالس بکشید
زمانیکه مغز شما دریک زمینه کاری شما زا نا  امید می‌کند وبه شما می‌گوید که  نمی‌توانید آن کار را انجام دهید ، شما بیشتر تلاش کنید تا آن کار را انجام دهید مطمئناً  بعد از اینگه نوانستید آن را انجام دهید احساس بهتری را نسبت به خود تجربه خواهید کرد.
آکاهی در مورد موارد فوق و در نظر گرفتن آنها در زندگی روزمره به ما کمک می‌کند با خود در صلح بیشتری باشیم و احساس بهتری را تجربه کنیم و خود را همانگونه که هستیم پذیرا و دوست داشته باشیم.
در مقاله بعدی در مورد آکاهانه زیستن صحبت می‌کنم.شاد باشزد و خودتان را عاشقانه دوست بدارید

عزت نفس

 

عرت نفس  شما چقدره؟

آیا شما عزت نفس بالایی دارید؟
عزت نفس چیست و چرا باید آن را در خود ایجاد و پرورش دهیم؟!
برای عزت نفس تعاریف زیادی شده ولی در یک تعریف واحد مستوان گفت عزت نفس همان احساس وتصوری است که فرد هرفرد نسبت به خود دارد و با توجّه به آن احساس ارزشمندی یا غیر ارزشمندی می‌کند.
 عزت نفس یعنی: احساس خوب نسبت به خود داشتن، پذیرفتن تمامیت خود وبا هود درصلح بودن و خود را ارزشمند دانستن؛ البته عزت نفس غرور و خود پسندی و خودبرتربینی نیست، غرور و خودپسندی یعنی من ارزشمندم و دیگران اینطور نیستند امّا عزت نفس یعنی من و شما هردو انسانیم و هردو قابل احترام هستیم با تمام نقاط قوت و ضعفمان؛ بک فدر مغرور پراز احساس حسادت و خود‌برتربینی است، اما یک شخص با عزت نفس بالا چیزی به اسم برتری نمی‌داند چرا که خود را با کسی مقایسه نمی‌کند.
چه کسانی عزت نفس پایینی دارند؟!
افرادی که زیاد حرف می‌زنند، دیگران را مسخره می‌کنند، در فکر راضی کردن همه هستند، از دیگران بت می‌سازند، از دنیا ساکی و طلبکارند، مدام غر می‌زنند، معمولاً در روابط عاطفی خود شکست می‌خورند، منفی نگرهستندو درمورد دیگران بدگویی می‌کنند، خود را با دیگران مقایسه می‌کنند، زیادعذرخواهی می‌کنندویا زیاد گستاخ هستند.
برای اینکه عزت نفس را درخود ایجادو آن را پرورش دهیم لازم است موارد زیر را در نظر بگیریم.
1_خودپذیری و خودباوری بدون قید وشرط
2_آگاهانه زیستن
3_مسئوولیت پذیری
4_جرإت مندی
5_هدف مندبودن
6_یکپارچگی شخصیت
در ادامه مطالب مربوط به عزت نفس به بررسی موارد فوق خواهیم پرداخت.
 

سربرگ

 

 

رویای شما  تاریخ انقضا ندارد، نفس عمیقی بکشید و دوباره شروع کنید.

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

عنوان اولین مطلب آزمایشی من

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.